وصلت با درندگان

نويسنده در کتاب حاضر، قصه‌اي زنانه را روايت کرده است؛ بااين‌حال پردازش او به چنين قصه‌اي که يک زن نيز در مقام قهرمان و راوي حضور دارد، موجب نشده خواننده حس کند در حال پيگيري داستاني با مايه‌هاي فمينيستي است. در اين کتاب تقسيم‌بندي مرد بد- زن خوب وجود ندارد. همه کاراکترها از صافي نگاه نويسنده به‌گونه‌اي رد شده‌اند که قضاوت نهايي درباره عملکرد، رفتار و حالات آنان به عهده خواننده باشد. راوي از جهت‌دهي‌هاي اغراق‌آميز و توصيفات فريبنده درباره کاراکترها خودداري کرده و حتي همدردي‌اش با قهرمان قصه نيز متعادل و منطقي مي‌نمايد. قهرمان قصه زني به نام صوفي بهادري است که در ايران و به قول خودش از پدري که کرد سنندج بوده و مادري ترک به دنيا آمده است. او اگرچه در خانواده‌اي نسبتاً متمول زاده شده، اما برخي مناسبات با غلبه نگاه مردانه موجب شده تا ازدواجي تلخ را در سنين نوجواني تجربه کند. پيشينه‌اي که در يک فلش بک روايت مي‌شود. او اکنون در اکلند آمريکا زندگي مي‌کند و در يک کافه مشغول کار است.