دربارۀ کتاب خسرو و شیرین
کتاب حاضر دومین جلد از سری کتابهای داستانهای عاشقانه، تحت عنوان «خسرو و شیرین» است که به صورت خلاصه و ساده از کتاب نظامی اقتباس شده است. خسرو شاهزاده جوانی است که شبی به خانه دهقان میرود و آنجا به خوشگذرانی میپردازد؛ اما غورههای خانه دهقان را میخورد، اسب خسرو از مزرعه تغذیه میکند و به محصولات آن آسیب میرساند. پدرش هرمز عصبانی شده و غلام خسرو را به دهقان میبخشد، اسب خسرو را میکشد. خسرو ناراحت میشود و شب در خواب پدربزرگش را میبیند که به او بشارت چهار اتفاق خوب را میدهد، دختر زیبایی به نام شیرین، اسبی به نام شبدیز، تخت شاهی و نوا سازی و باربدی پرآوازه. سپس خسرو از نقاش دربار وصف شیرین و نام شبدیز را میشنود. خسرو شاپور را به ارمنستان میفرستد تا پیام دلدادگی خسرو را به شیرین برساند. شاپور نقاشی چهره خسرو را میکشد و به شیرین نشان میدهد، شیرین به خسرو دل میدهد و روز بعد بجای رفتن به شکار، به سفری پا میگذارد تا خسرو را ببیند و خود را به او برساند. خسرو و شیرین برای رسیدن به هم وارد چالشهای حکومتی شده و موانع زیادی را پیش روی خود میبینند. در این بین فرهاد به شیرین دل میدهد و خسرو باید او را از سر راه بردارد. به همین دلیل خبر دروغین مرگ شیرین را به او میدهد و فرهاد از غصه میمیرد. خسرو توسط پسری که از همسر اولش دارد کشته میشود و شیرین در مراسم عزاداری خسرو خود را میکشد.