دربارۀ کتاب داستان های عیاران و رندان
جلد هشتم از مجموعه «داستانهاي عياران و رندان» مشتمل بر 9 داستان کوتاه با عنوانهاي «صد سکه طلا»، «يک تنه» و... است. در داستان «شيرويه»، پيرمردي هر روز سر زمينش ميرفت و کار ميکرد. يک روز که پيرمرد مشغول کار شد، شير مادهاي به زمين او آمد و پيرمرد را به پشت سوار کرد و به غاري برد و از او خواست تا شوهرش بشود. پيرمرد که ترسيده بود، قبول کرد و... .