دربارۀ کتاب داستان های عیاران و رندان
جلد هفتم از مجموعه «داستانهاي عياران و رندان» مشتمل بر 12 داستان کوتاه با عنوانهاي «رفاقت با کوسه»، «زين جادويي» و... است. در داستان «دختري که مهريهاش خنده بود»، دختر دمِبختي هرچه خواستگار برايش ميآمد همه را رد ميکرد؛ تا اينکه به اصرار پدر و مادرش شرطي براي انتخاب همسرش گذاشت و آن اينکه آن مرد بايد بتواند او را بخنداند. اما هيچکدام از خواستگارها نتوانستند دختر را بخندانند؛ تا اينکه پسرخاله دختر که مردي کچل بود از ماجرا باخبر شده و راهي خانه خالهاش ميشود و... .