دربارۀ کتاب داستان های عیاران و رندان
در جلد سوم از مجموعه «داستانهاي عياران و رندان» 11 داستان کوتاه با عنوانهاي «پسر غريبه»، «خواب خوش» و... ارائه شده است. در داستان «استاد عبدالله»، پادشاهي در مملکتش قلعه ميساخت و پس از پايان ساخت، معمار را از بالاي عمارت پايين ميانداخت تا کسي از راز قلعه باخبر نشود. مدتي گذشت تا اينکه پادشاه مجددا تصميم به ساخت قلعه در نقطهاي ديگر گرفت، اما ديگر معماري در شهر باقي نمانده بود. در اين زمان در اصفهان معماري به نام «استاد عبدالله» از ماجرا باخبر شد و تصميم گرفت از اين موقعيت استفاده کند و پادشاه را ادب نمايد... .