دربارۀ کتاب یلدا
«يلدا»، زني تنهاست که از همسرش جدا شده و تنها دخترش با پدرش زندگي ميکند. او که به تازگي به آپارتماني جديد نقلِ مکان کرده است در اولين روزهاي حضورش صداي داد و فرياد و ناسزاگوييهاي همسايهاش را ميشنود و باعث ميشود که براي اعتراض به در خانه آنها برود، اما حضور دختربچه 7 سالهاي به نام «سمانه» جلوي در زبان اعتراض يلدا را خاموش ميکند. چند روز بعد، سمانه با اضطراب به سراغ يلدا ميرود و او را به خانهشان هدايت ميکند جايي که مادر سمانه بيهوش روي زمين افتاده است و... .