دربارۀ کتاب دایره ی مراد
«مراد»، پسر چوپاني است که در روستاي سفلي زندگي ميکند، او 30 ساله است ولي ازدواج نکرده است؛ چون کساني که مراد به آنها دل ميبندد، مراد را نميخواهند و کساني که مراد را دوست دارند، او آنها را شايسته ازدواج نميداند. مراد که دلباخته «پري»، دختر يکي از اهالي روستاست بارها از او جواب رد شنيده است اما به تازگي متوجه شده که پري، دلباخته يک دکتر شهري شده است. تا اينکه يک روز در صحرا اتفاقي رخ ميدهد که شرايط زندگي مراد را تغيير ميدهد... .