کتاب حاضر، داستانی است که در آن دانش آموزان او دخترش را به قتل رساندند و حالا او میخواهد انتقامش را بگیرد. پس از به هم خوردن نامزدی یوکو موریگوچی به خاطر یک رسوایی تأسفبار، او دیگر دلیلی برای زندگی کردن نداشت بهجز وجود تنها فرزندش؛ دختری چهارساله به نام مانامی. در این میان، به دنبال وقوع حادثهای که در حیاط یک مدرسه راهنمایی رخ میدهد که محل کار یوکوست، او شغلش را رها کرده و استعفا میدهد : اما پیش از رفتن، او آخرین درسش را به بچهها ارائه میدهد. او داستانی را تعریف میکند که با آن دیدگاه دانشآموزانش را نسبت به دو نفر از همکلاسیهایشان کاملاً تغییر میدهد و این داستان اهریمنی را در مسیری انتقامجویانه پیش میبرد. اعترافات، کتابی ست با روایتهای چندگانه و پیچوخمهایی که هرگز انتظارش را ندارید. این کتاب، مرزهای مجازات، ناامیدی و عشقی مصیبتبار را کندوکاو میکند که بهمواجهه دلخراش میان معلم و دانشآموز منجر میشود و همین مسئله میتواند اهالی یک مدرسه را در وضعیتی خطرناک قرار دهد. دیگر هرگز آن نگاه سابق را به یک کلاس درس نخواهید داشت.