دربارۀ کتاب دیو و دلبر (دوزبانه) = Beauty and the Beast
روزی روزگاری در زمانهای قدیم مرد ثروتمندی با خانواده خود در خانه بزرگ در شهری کنار دریا زندگی میکرد. او عاشق خانوادهاش بود، اما فرزند عزیزدردانه او کوچکترین دخترش «دلبر» بود. مرد، تاجر بود و هر هفته کشتیهای او مملو از کالاهای جذاب از کشورهای خیلی دور از راه میرسیدند و او آنها را در بازار شهر میفروخت، تا اینکه یک سال زمستان، طوفان سهمگینی درگرفته و همه کشتیهای مرد در دریا گم میشود. خانواده او رفتهرفته فقیر و فقیرتر شدند و مجبور شدند به خانه کوچکتری نقلِمکان کنند. تاجر با پول کمی که داشت مزرعه کوچکی را در دهکده خریداری کرد. همه افراد خانواده مجبور بودند به سختی در مزرعه کار کنند. پس از گذشت چند ماه زندگی در مزرعه، پدر، تصمیم تازهای گرفت که میتوانست سرنوشت آنها را تغییر دهد... .