دربارۀ کتاب خرس کوچولو
بعد از یک زمستان سخت و طولانی دوباره بهار به جنگل آمده بود و در همه جای جنگل صدای آواز پرندهها به گوش میرسید. خرس کوچولو، امسال بزرگتر شده بود و میتوانست به تنهایی از درخت بالا برود و از کندوی زنبورهاي عسل بخورد. او این کار را بدون اجازه آنها انجام میداد و این کار اصلا خوب نبود. بعضی وقتها خرس کوچولو برای خوردن عسل چنان به کندوها چنگ میزد که کندوی زنبورها کنده میشد و به زمین میافتاد. آنها از این کار خرس کوچولو عصبانی میشدند تا اینکه... .