دربارۀ کتاب هتل ترانسیلوانیا: تعطیلات هیولایی
«مارتا» و «لولو خان» خیلی خوشحال بودند، زیرا صاحب فرزندی به نام «میویز» شده بودند. اما خیلی زود مارتا از دنیا رفت، لولو خان نشان داد بهترین پدر دنیاست. او عاشق میویز بود و هر کاری از دستش برمیآمد برای او میکرد. بیش از صد سال گذشت و میویز بزرگ شد. او با پسری به نام «جانی» ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام «دنیس» شد. چند سال گذشت و لولو خان تنها شده بود. روزی دوستان لولو خان تصمیم گرفتند زنی را برای او انتخاب کنند اما... .