این رمان درباره زندگی دختری به نام «مریم» است که در خانوادهای هفت نفره زندگی میکند. مریم پدرش را در کودکی از دست داده و مادرش با خیاطی چرخ زندگی را میچرخاند. روزها میگذرد و مریم دلباخته پسری به نام «بابک» میشود، او بیاطلاع از مادرش با بابک ارتباط عاطفی برقرار میکند، اما برخلاف انتظارش او با بهترین دوستش «سمیرا» ازدواج میکند. مریم، «امیر» پسر همسایهشان را در این مورد مقصر میداند، اما امیر حقیقتی را برای مریم آشکار میسازد که باعث میشود او از بابک متنفر شده و درصدد انتقام از او برآید... .