دربارۀ کتاب غرب زدگی
در کتاب حاضر، نگاه نويسنده به غرب عموماً آسيبشناختي است و از منظر ورود غرب به ايران و آسيبهايي که ايران از اين ميهمان ناخوانده نصيب اش شده است، به تحليل اين مسئله ميپردازد. نويسنده عموماً غرب را در اين کتاب از منظر اقتصادي معرفي ميکند يعني: «شامل همه ممالکي است که قادرند به کمک ماشين مواد خام را بهصورت پيچيدهتري درآورند و همچون کالايي به بازار عرضه کنند.» او بر اين اساس دنيا را به دو دسته سازنده و مصرفکننده ماشين تقسيم ميکند. ميتوان گفت دريچه نگاه نويسنده به غرب بيش از آنکه از مبادي هستي شناختي، معرفتشناختي و ارزش شناختي غرب باشد از دريچه توجه به تبعات غرب است.