دربارۀ کتاب درس خوانده: یک سرگذشت
این داستان درباره خانوادهای واقعی است که در شرایطی سخت زندگی میکنند. خانوادهای که هفت فرزند دارد و چهار نفرشان شناسنامه ندارند. پدر همیشه نگران است که مبادا دولت مجبور کند که بچههایش به مدرسه بروند؛ چون او نمیتواند هزینهها را تأمین کند. یکی از دخترها بیشتر از بقیه نگران آینده خودش است چون میداند که وقتی نه ساله بشود با تأخیر برایش شناسنامه صادر خواهد شد، اما آن موقع طبق قوانین ایالت «آیداهو» و دولت فدرال دیگر وجود خارجی ندارد. پدر یک روز داستانی از یک زن برایشان تعریف میکند، زنی که سرخپوستهای چادرنشین آن را نشانه آمدن بهار میدانند. دخترک با شنیدن این داستان دریچهای تازه به رویش گشوده میشود و... .