کتاب حاضر از داستانهای عشقی که به بیفرجام بودن و نرسیدن به عشق واقعی و پایدار میپردازد. داستان مادام بوواری با فرستادن پسری توسط مادرش به تحصیل درس پزشکی آغاز میشود. این جوان کمبضاعت که پزشک تازهکاری نیز به شمار میرود، طی ماجراهای خاصی با دختر ثروتمندی، برای بار دوم ازدواج میکند. شهرستانی بودن و بهنوعی کم اعتمادبهنفس بودن شارل، زندگی را برای او دستخوش تغییرات فراوان و پرهزینهای میکند. مادام بوواری زیبا جلوه عشق را در مردان بسیاری میبیند اما درست در زمانی که باید به این عشق تکیه کند، آنها را تو خالی و پوچ درمییابد. اصلیترین محوریت اصلی داستان، تأکید بر مسائل غیر معمول در ازدواج و مخالفت با فضای سنتی فراسنه آن دوران میباشد.