دربارۀ کتاب سرگذشت کندوها
نويسنده در اين کتاب دو داستان را بهصورت موازي پيش ميبرد. يکي داستان کمندعليبک و طمعورزي او و ديگري سرگذشت کندوها و زنبورهاي کمندعليبک را. در فصل اول کتاب خواننده با کمندعليبک آشنا ميشود و ميبيند چگونه صاحب کندو ميشود و کندوها را تکثير ميکند و باز هم تلاش ميکند با نارو زدن به زنبورها روزگارش را رونق دهد. در فصل دوم کتاب که از نگاه زنبورها روايت ميشود، بيان میشود که چطور زنبورها به غارت کمندعليبک خو کردند يا گمان ميکنند اين بلايا سرنوشتي است که نصيبشان گشته و بهراحتي حاصل تلاش و دسترنجشان را تقديم او ميکنند. اما در پايان با کوچ و رفتن زنبورها صاحب زنبورها خانهخراب ميشود.