موضوع اصلی رمان درباره دختری به نام «سوگل» است. دختری با ظاهری مهربان ولی نگاهی مملو از غم... . دختری که باید با گذشته ی سیاهش هر طور شده کنار بیاید؛ چراکه چارهای جز این ندارد. او بیپناه است. سوگل سراسر زندگیش از دروغ پر شده است، دروغ از جانب آدمهایی که یک روزی فکر میکرد دوستش دارند. ولی حقایق هیچوقت آنطوری نیستند که او میبیند و هر روز شاهدشان است... . سوگل در همان اول راه طعم خیانت را میچشد و این آغاز ماجراست... .