دربارۀ کتاب یک لطف ساده
«استفانی» یک مادر بلاگر است، زنی پرانرژی و باهوش که مدتی است با «اميلي» مادر یکی از دوستان پسرش، آشنا و دوست شده؛ امیلی البته آنقدرها زن خوب و مهربان و نمونهای نیست و با نشان دادن زندگی شیرین و پر از زرقوبرقش به استفانی، او را تحت تأثیر قرار داده و مجذوب رابطهی خود و همسرش، میکند و سپس از سادگی استفانی سواستفاده میکند و تا میتواند از او حرف میکشد و سعی میکند بزرگترین راز زندگیاش را بفهمد. امیلی، فردی است که اعتقاد دارد اگر رازهای آدمها را بداند، میتواند روی آنها و احساساتشان مسلط شود و اموراتش را با در اختیار گرفتن آنها پیش ببرد. تا اینکه امیلی یک مرتبه گموگور میشود و طرف حسابش هم استفانی است، زنی که در عین پرکاری و خوب بودن، بهشدت جاهطلب است و منتظر فرصتی است تا تمام زندگی امیلی را در دست بگیرد و رازهای او را برملا کند.