
«کلتوس»، دوست ندارد از پیش به فکر کارهایی باشد که باید انجام بدهد. او دوست دارد که فقط به الان فکر کند. او برنامهریزی بلد نیست و همیشه از کارهایش عقب است، خیلی از کارها را هم فراموش میکند انجام بدهد، این را هم تشخیص نمیدهد که کدام کار مهمتر است و باید اول انجام شود، اما پسرخالهاش که برای نفس کشیدنش هم برنامهریزی دارد به کمک او میآید و... .