«پارکر» در پی دریافت چند درخواستنامه کمک از طرف «جوشیر»، همان سارق بازنشسته که رابط سرقتهای اوست به «نبراسکا» میرود، البته نه برای کمک به او، بلکه برای حفظ امنیت خودش، چراکه با به دردسر افتادن جوشیر امکان لو رفتن هویت و مخفیگاهش وجود دارد. پارکر به محض ورود به «سگامور نبراسکا» متوجه دو موضوع میشود؛ اول اینکه جوشیر دیگر زنده نیست و دوم اینکه افرادی برای به چنگ آوردن میراث وی با هم در ستیز هستند. پارکر به دنبال کشف معمای مرگ جوشیر وارد یک مخمصه میشود و... .