این کتاب مشتمل بر پنج داستان کوتاه فارسی از قصههای کهن ایرانی است که با عنوانهای «و مال باشی»، «نمدی» و... ارائه شده است. داستان «نخودی و دیو»، داستان زن و شوهری است که بچه نداشتند، یک روز زن که میخواست دیزی آبگوشت را درون تنور بگذارد یک نخود از دیزی بیرون پرید و به صورت یک دختر نمایان شد، زن با دیدن دختر خوشحال شد و نام او را «نخودی» گذاشت، یک روز زن، نخودی را با دیگر بچههای همسایهها به صحرا برای خوشهچینی فرستاد. بچهها تا نزدیک غروب کارهایشان را انجام دادند، اما وقتی میخواستند به خانه بازگردند دیوی جلوی آنها را گرفت و با فریب بچهها را به غار خود برد تا پس از بزرگ شدن آنها را بخورد. نخودی با طرح نقشهای توانست دیو را از پا دربیاورد و تمام ثروت او را به مادرش هدیه کند.