دربارۀ کتاب زری کماندو پول دار می شود !
مادربزرگ «نگار»، «زري کماندو»، که به تازگي فوت کرده است، براي درآوردن ته توي تجارت الکترونيک که عروسش «جيران»، دربارهاش صحبت ميکند، دوباره زنده ميشود. او به پسرانش «جبار» و «عباس» ميگويد تا بدهي پدر خدابيامرزشان را پرداخت کنند، البته طلبکار کسي نيست جز زري کماندو! زري براي راهاندازي تجارت الکترونيک، مهريهاش را به نرخ روز ميخواهد. او به اسم آشتيکنان، کل اقوام را در خانه پسرش جمع ميکند و با دوز و کلک بسيار، همه آنها را به عنوان زيرشاخه به عضويت خود درميآورد. زري کماندو به دنبال پارو کردن کلي پول، هزاران حقه ي ديگر را نيز به کار ميگيرد و... .