دربارۀ کتاب سرزمین گوجه های سبز
رمان «سرزمین گوجههای سبز» یک رمان سیاسی پست مدرن است که شیوه نگارش آن پیچیده، غیرخطی و رازآمیز است و قبل از آنکه روایتی داستانی باشد، لحنی چندلایه و شاعرانه اما سیاه دارد. چند دانشجوی آلمانی زبان، در دوره نظام تکحزبی و کمونیستی «نیکلای چائوشسکو» (۱۹۷0 - 1990) در کشور رومانی از فقر و بدبختی بهجان آمده و به امید زندگی بهتر و یافتن آیندهای روشنتر به شهر میآیند. «لولا»، دختری است که از جنوب رومانی آمده و مشغول تحصیل در رشته ادبیات روسی است. او با هماتاقیهایش در خوابگاه زندگی میکنند. لولا، شبها در پارک مورد تجاوز وحشیانه و حیوانی مردهایی قرار میگیرد که بویی از عشق و عواطف انسانی نبرده و صرفا یک عمل جنسی بدون احساس و یک عادت نفرتانگیز و حیوانی است و درنهایت منجر به خودکشی لولا میشود. بعد از لولا داستان با سرگذشت زندگی دیگران ادامه مییابد. اما هیچگاه کاملا به زندگی شخصیتها نزدیک نمیشود و حتی شخصیت راوی تا پایان در هالهای از ابهام میماند. ترس و وحشت همه جا حکمفرماست. مأموری به نام سروان «بچله» که نماد خودکامگی است و سگ تربیتشدهای به همین نام دارد، در نقش مأموری بیرحم و یک بازجوی دارای سوءظن نسبت به همه، که با اختیارات افسارگسیخته مدام موجب آزار و اذیت برای دانشجویان شده، درنهایت منجر به بیکاری و خودکشی دانشجویان میشود. دوستان لولا به زودی آلوده موقعیت موجود شده و راه خیانت و همکاری را پیشه میکنند که آن هم پایانی بهجز تنفروشی، فقر و گرسنگی و درنهایت خودکشی ندارد و... .