بیژن نجدی در نوشتن و سرودن پرکار، اما در انتشار دادن کمتر فعال و پیگیر بود. اما همان ده داستان کوتاهی که نخستین کتاب منتشرشدهی او را تشکیل دادند (یوزپلنگانی که با من دویدهاند، نشرمرکز، 1373) کافی بودند تا جامعهی ادبی ایران قدر او را بداند، کمیت را به جای کیفیت نگیرد، و خصلت متمایز و ممتاز داستانهای او را تشخیص دهد. نجدی قرار بود به دیگر نوشتههایش هم سروسامانی بدهد و آنها را آمادهی انتشار سازد، اما متأسفانه دست تقدیر تحقق این امر را در حیات او میسر نساخت. در کتاب حاضر برخی از داستانهای بازمانده از او، که به همت همسر همدل وی آمادهی نشر شده، گرد آمدهاند. داستانهای ناتمام بازمانده از او نیز در مجموعهی دیگری با نام داستانهای ناتمام انتشار یافته است.