دربارۀ کتاب باب اسفنجی به دکتر می رود
کتاب مصور حاضر، داستاني است که با زباني ساده و روان براي گروههاي سني (ب) و (ج) نگاشته شده است. در اين داستان يک روز باب اسفنجي مريض شده بود و وقتي سرکار رفت، آقاي خرچنگ، او را به خانه فرستاد تا استراحت کند. باب اسفنجي به دوستش سندي تلفن زد تا او را به دکتر ببرد، ولي پاتريک آمد و گفت که مطب دکتر جاي وحشتناکي است و خودش سعي کرد باب اسفنجي را معالجه کند.