چقدر خوبه دوستی داشته باشی که به اندازۀ تو عاشق پاستیلهای بنفش باشه! اما اگه اون یه موجود خیالی باشه که فقط تو میبینی، چی؟!
"جکسون" یه پسر منطقیه و از خیالبافی خیلی بدش میآد! اما یه روز میفهمه که آدمها همیشه هم دنبال شنیدن واقعیت نیستن. اون توی هفت سالگی با یه اتفاق عجیب روبرو میشه و برای اولین بار یه دوست خیالی رو میبینه که همه جا باهاشه!
جکسون خیلی گیج شده... و اینجاست که دیگه فهمیدن مرز بین خیال و واقعیت خیلی سخته...!