از وقتی که آینه جادویی خاطرات جونا را پاک کرده، او باورش نمی شود که تا به حال چند بار با خواهرش به داستان های مختلف سفر کرده است. برای همین وقتی آینه آنها را می بلعد و با خودش به سرزمین قصه ها می برد، خیال ابی راحت می شود. این بار آن ها به داستان دیو و دلبر می روند.
اگرچه ابی و جونا تصمیم میگیرند دخالتی توی اتفاق هایی که در افسانه می افتد، نداشته باشند اما هربار یک ماجرای جدید پیش می آید و آنها با حوادث مختلفی روبه رو می شوند. جونا گل رزی از حیاط قصر دیو میچیند و او را خشمگین میکند. دیو تصمیم میگیرد جونا را زندانی کند ولی اگر دیو، دلبر را نبیند و به او علاقه مند نشود، طلسمش هیچ وقت باطل نخواهد شد و جونا تا ابد توی قصر زندانی می ماند...