دربارۀ کتاب خروج از انجمن خواص
«خروج از انجمن خواص»، درباره پسري به نام «فرهاد» و دختري به نام «پري» است. فرهاد و پري هردو دانشجوي معماري هستند و قرار است با يکديگر ازدواج کنند. فرهاد براي تکميل کردن پاياننامه دکترايش از خانههاي قاجاري تهران بازديد ميکند. او به همراه پري وارد يکي از اين خانهها ميشود که صاحبخانه آن قصد دارد در زمين آن خانه آپارتمان بسازد. فرهاد که مخالف اين ديدگاه است، تلاش ميکند صاحبخانه را متقاعد کند؛ اما نميتواند. مدتي ميگذرد و اتفاقات رخداده ميان پري و فرهاد، پري را متوجه حقيقتي ميسازد که برايش باور کردني نيست! ... .