با اطمینان میتوان گفت این کتاب، در میان آثار تاکنون منتشرشدۀ نویسنده که غالباً دارای درونمایۀ تحلیلی هستند، یک نقطۀ عطف محسوب میشود. او که تاکنون چندبار به پاریس سفر کرده، اینبار با شنیدن «صدا» و «قصه» سعید، دوست قدیم دوران دانشجویی، امکان ورود داستانی به هزارتوهای این شهر غریب و روایت آن را مییابد. روایت جزءنگار، خلاق و واقعنمای نویسنده، نه تنها سعی در فهم فضای شهر پاریس دارد، بلکه به همان اندازه خواهان درک رنج، عشق، تنهایی و ملال سعید است و شاید او در قامت یک استاد علوم سیاسی، احوال سعید را مینویسد تا نسبت ما را با آنها در سایۀ مناسبات جهانی بفهمد. گوشههای پاریسی در خردهروایات متعدد کتاب، بدل به پازلی رنگارنگ میشوند و آرامآرام نقشهای دیگر را برای کشف راز جهان در اختیار چشمها، پاها و حواس ما قرار میدهند.