خلیل ملکی شخصیتی بود بیهمتا در گیرودار دورانی بیگانه با مدارا، که گاه اسیر بند حاکمان بود و گاه آزرده از گزند زبان مخالفان حکومت. او نخستین کـس بـود که تـبـعیت محض احزاب کمونیست از اتحاد شوروی را مردود شـمـرد و تـا آنـجـا پـیـش رفـت کـه با نوشتن مقالاتی مستدل، ماهیت «سوسیالیستی» نظام حاکم بر اتحاد شوروی را آماج تردید کرد.
ملکی روشنفکری ازخودگذشته بود که کموبیش سراسر زندگی پرجنبوجوشش را وقف بهبود میهن و سرنوشت هممیهنانش کرد، هرچند جامعهی خردگریز و هیاهوطلب آن دوران هرگز قدر او را چنانکه بایست نشناخت. او نظریهپرداز، تحلیلگر، نویسنده و مترجم و روزنامهنگاری بود که ایمانی استوار به آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی داشت.