دربارۀ کتاب زنی در آینه
کتاب حاضر، داستاني است که در آن آليس ميلر، مربي سرخانه، بهمحض ديدن وينتربورن که بر بلنداي صخرههاي بکر قد علم کرده عاشقش ميشود. عمارت وينتربورن به او نويد ميدهد که پناهگاهي باشد در برابر گذشتهاش. شاگردانش، ادموند و کنستانس دوقلوهاي بيمادر، فرشتهاند. راشل که پس از تولد به فرزندخواندگي پذيرفته شده از اصل و نسبش چيزي نميداند. پس وقتي نامهاي خبر مرگ يکي از اقوام ناشناسش را به او ميدهد، به اميد کشف اسرار خانوادگياش به کورنووال سفر ميکند. وينتربورن با سر رسيدن هر تازهواردي برآشفته ميشود. توي نقاشيها پنهان ميشود. روي پلهها مينشيند. و در آينهاي که پشت درهاي بسته پنهانشده منتظر ميماند.