پدر مکس کاروِر در سالهای جنگ خانوادهاش را از شهر دور میکند و به یک خانهی چوبی قدیمی در کنار ساحل میبرد. مکس باغی پر از مجسمههای عجیب پیدا میکند و خواهرهایش گرفتار خوابها و صداهایی ترسناک میشوند. از همه نگرانکنندهتر شایعاتی دربارهی مالکان قبلی خانه و ناپدید شدن اسرارآمیز پسرشان است. مکس با کندوکاو در گذشته، با داستان وحشتناک شاهزادهی مه مواجه میشود؛ سایهای شوم که شب هنگام بیرون میآید و با اولین مه سحرگاهی ناپدید میشود...