نیچه بهباور بسیاری در کنار مارکس و فروید از مبدعان فرهنگ و تفکر مدرن متأخر است. حتی بهنظر میرسد که نیچه همچنان وجهی ستیزندهتر و آشوبندهتر نسبت به زادگاهش یعنی مدرنیته دارد. نیچه پس از مرگش دستخوش فهمها و سوءفهمهای بسیار شده است و به جنبشهای فلسفی بسیاری شکل داده و نیز در موسیقی و ادبیات و فرهنگ عامهپسند نیز نفوذ کرده است. اما نیچهی فرانسوی بالکل پدیدهی دیگری است و امروزه بدل به سنتی شده که پژوهشگران و نظریهپردازان پرنفوذی به آن توجه ویژهای داشتهاند و تاریخ این جنبش فلسفی را بهرشتهی تحریر درآوردهاند. کتاب آلن د. شریفت در زمرهی پژوهشهای پیشگام و کلاسیک در این حوزه بهشمار میآید. این کتاب به تأثیر نیچه بر فلسفهی فرانسه در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی، که امروزه پساساختارگرا نامیده میشود، میپردازد و میکوشد با مطالعهی آثار دریدا، دلوز، فوکو و فمینیستهای فرانسوی سه محور قدرت، میل و زنانگی را در این فیلسوفان نیچهای بررسی کند.