سورن کیرکگور در نوشتههای پرشمارش از سه تراز هستی انسان سخن میگوید ـ زیباشناختی، اخلاق، و دین ـ و در نخستین کتاب عظیمش یا این یا آن که به همراه ترس و لرز و تـکرار در سـال ۱۸۴۳، در سی سـالگی، منتشر کـرد به دو تـراز اول میپردازد. یا این یا آن که با نام مستعار منتشر شد، نوشتههای دو مرد است: نفر اول جوانی است که در قالب کلمات قصار و جستارهای زیباشناختی و غلیانهای تغزلی و «دفتر خاطرات مرد اغواپیشه»، مکتوب پرآوازهای که گاهی به صورت کتابی مستقل چاپ میشود، به زیبایی تمام از خوشیهای زندگی زیباشناختی میگوید. مرد دوم مسنتر است و در نامـههایی که به مـرد جوان مینویسد دربارهی ازدواج و اصالت فردی (خود بودن) بحث میکند و میکوشد دوست جوانش را متقاعد کند که زندگی اخلاقی برتر از شیـوهی زیستِ مختار اوست. کیرکگور بین این دو دیـدگاه انتخابی نمیکند، گویی تصمیم را بر دوش خواننده می گذارد.
او شاهکارش را کمـی پس از بـرهم زدن نامـزدیاش روانـهی بـازار کتاب کرد، واقعـهای سـرنوشـتسـاز در حیـات شخصیاش کـه بـه تـرسیـم خـودنـگارهای خارقالعاده از متفکری بزرگ انجامید. شاید بتوان گفت یا این یا آن در تاریخ فلسفه و ادبیات همتایی ندارد. در این اثر کیرکگور از خـود و خوانندگانش میپرسد، «نکند همهچیز این جهان سوءتفاهمی بیش نباشد، نکند خنـدههامان چون نیک بنگریم گریه باشند؟»