ما توانستیم این خاطراتی را که می خوانید، از پراکندگی و گم شدن نجات دهیم و آن ها را در یک مجموعه پیش روی شما بگشاییم. پای تمام این خاطرات پیش از این در روزنامه جمهوری اسلامی باز شده بود و از همان روز اولی که به روزنامه رسید و تا وقتی که چاپ شد، بالای سرش بودیم؛ و امروز پس از یک ویرایش ساده و دست نزدن به لهجه قلم بچه ها آن را با این «اشاره » به شما نشان می دهیم. همه این خاطرات در گرمای تنور جنگ نوشته شده است؛ در مرخصی، زیر آتش، در سرما و گرما، در غرب و جنوب و ... به همین دلیل بعضی از خاطرات کاستی هایی دارند که به سادگی قابل جبران نیست، مثل نداشتن تاریخ حادثه، محل و یا نام رزمنده. این خاطرات را به این امید کنار بقیه چیدیم که صاحبان آن ها، بعد از دیدن این کتاب، آن جاهای خالی را پر کنند اگر شهید نشده باشند.