زندگی شخصی که در بستر خانواده شکل گرفت و عمری به قدمت توسعه سرمایهداری دارد اصولاً چندان محل اعتنا نبوده و تحلیلهای جامع درباره آن اندک است. منتقدان سرمایهداری، بدون توجه درخور به درسهای تاریخ، اغلب به همین اکتفا کردهاند که نوید دهند با دگرگونی زیربنای اقتصادیِ جامعه همه مناسبات ازجمله مناسبات میانفردی و درون خانواده دگرگون خواهد شد.
"ایلای زارتسکی"، نویسندهٔ تاریخپژوه این کتاب، خوانندگان خود را از زاویهای دیگر به بازخوانی تاریخ خانواده و زندگی شخصی فرامیخواند. او هشدار میدهد که خواه خانواده را کانونی گرم و زندگی شخصی را حریمی مقدس بدانیم و دوست بداریم، یا زندان بپنداریم و از آن بیزار باشیم ،باید در نظریههای سیاسی و اجتماعی خود جایی درخور برای آنها درنظر بگیریم. سرمایهداری خانواده را دگرگون ساخت و سپهر زندگی شخصی را همچون «بهشتی در دلِ جهنم دنیای بیرحم» پدید آورد. آزادسازی فرد که از معنای این دگرگونی برمیآید، هدفی نیست که تنها به لیبرالیسم تعلق داشته باشد.