دربارۀ کتاب الدوز و کلاغ ها
اين داستان، روايت زندگي دختربچهاي است که پدرش، مادرش را طلاق داده و به روستا فرستاده و زن ديگري گرفته است. اين زنبابا که هرگز بچههايش زنده نميمانند، چشم ديدن «الدوز» را ندارد و او را آزار ميدهد. يک روز که الدوز تنها و غمگين کنار پنجره نشسته بود، کلاغي را ميبيند که لب حوض نشسته است و... . توجه به هويت فرهنگي، زندگي اجتماعي و نوعدوستي از پيامهاي اين داستان است.