دربارۀ کتاب سفرهای جادویی با صلاح الدین
«نازلي»، آرام و قرار ندارد، هر بار سفري برايش رقم ميخورد و اين بار همراه با ميهماني به نام «احمد چلبي»، مردي که از قرن چهاردهم آمده و در عمرش نه تلويزيون ديده و نه برق و هواپيما، راهي سفري طولاني ميشود؛ اما آنها در اين سفرها تنها نيستند، «علي»، همبازي نازلي و مرد کاهن عجيبي با شربت جادويي هم با آنها به اين سفر پر رمز و راز ميآيند. آنها وارد باغي ميشوند که ديوارهايش چشم، گوش، زبان و مغز دارند و... .