دربارۀ کتاب داستان زندگی یک مرد
ماجراهاي اين داستان در سال 1300 ه.ش رخ ميدهد. پسري به نام «حسين» که در يک خانواده ثروتمند تبريزي متولد شده به کمک خانوادهاش يک کارگاه کفشسازي راهاندازي ميکند. او و همسرش «آيلار» روزگار خوشي را کنار هم ميگذرانند؛ تا اينکه آيلار سرناسازگاري گذاشته و از حسين ميخواهد به تهران مهاجرت کنند. مخالفتهاي حسين، فايدهاي ندارد و آنها به تهران ميآيند. پس از مدتي که از زندگي آنها در تهران ميگذرد، آيلار باز هم ناسازگارانه برخورد ميکند، اما اين بار حسين به تعقيب آيلار ميپردازد تا علت اصلي رفتار او را درک کند و... .