وظیفه اصلی جامعه شناسی دین تبیین وجود باورداشتها و عملکردهای مذهبی در جامعه بشری بود. یکی از نظریه های جامعه شناسان سده بیستم درباره دین این است که دین به هیچ روی پذیرای تحلیل جامعهشناختی نیست. بنابراین نظر ، دین نهاد خاصی است که از نوعی سرچشمه بنیادی و خصلت روحی غیرطبیعی مایه میگیرد و جز با تعابیر مذهبی و روحی نمیتوان آن را به صورت دیگری بازشناخت.