کتاب حاضر، نمایشنامهای است که در آن نویسنده به اوضاعواحوال مردی به نام فَژ، میپردازد که در میانسالی به استعفایی تحمیلی تن داده و سه ماه است که از کار برکنار شده. فَژ در دایرهی درگیرهای هولناک فردی، خانوادگی و اجتماعی گرفتار شده و ناامیدانه در تلاش است، با پیدا کردن شغلی، منزلت اجتماعی خود را بازیابد و روابطش را با همسر و دختر نوجوانش سامان بخشد، اما هرچه جلوتر میرود این دایره تنگتر میشود، تا آنجا که حتی ماهیت انسانیاش به خطر میافتد.