دربارۀ کتاب سندباد
کتاب مصور حاضر، داستاني است که با زباني ساده و روان براي گروه سني (ب) نگاشته شده است. در اين داستان او که پسر يک تاجر مشهور در اين شهر بود، شبي از روي کنجکاوي به ميهماني حاکم بغداد که پدرش در آن دعوت شده بود سرک ميکشد. در اين ميهماني ميهمانان زيادي از کشورهاي مختلف دعوت شده و مشغول هنرنمايي بودند. سندباد که از عموي دريانوردِ خود، علي، هم بارها داستانهاي زيادي از اطراف دنيا شنيده بود، حالا باور ميکند که دنيا خيلي بزرگتر از اينجايي است که او در آن زندگي ميکند و شگفتيهاي بسياري دارد. او تصميم ميگيرد براي کشف رازهاي دنيا به يک سفر طولاني برود.