دربارۀ کتاب مفاهیم اسطوره ای در هفت پیکر و مثنوی: (تاکید بر دفتر سوم)
در کتاب حاضر تشريح میشود که امروزه پژوهش در مورد اسطوره وامدار تحقيقات گستردهاي است که در غرب پيرامون اين موضوع انجام شده است. مبحث اسطوره موضوع مطالعه روانشناسي، جامعهشناسي، سياست، ادبيات، فلسفه و ديگر علوم مرتبط در غرب بوده است. متفکران فرانسوي همچون رولان بارت و لوى استراوس بر ساختار و عملکرد اسطوره در تحقيقات خود متمرکز بودهاند. حالآنکه محققين آمريکايي چون ژوزف کمبل اسطوره را از منظر روانشناسي و ديني جدا دانسته و امري متعلق به همه تاريخ فرهنگي جوامع ميداند. اين ادعاي کمبل را ميتوان در تاريخ ادبيات فارسي مشاهده کرد. تاريخ ادب فارسي پيش از اسلام اسطورههاي باستاني ايراني را در نقاب دين زرتشت و بعد از ورود اعراب در مضامين اسلامي بازسازي نموده است. بهعبارتديگر ميتوان گفت که استفاده از اسطوره در ادبيات فارسي پاسخ به نياز فرهنگي - اجتماعي مخاطبان شعرا و همچنين خلاقيت آنها براي بهرهمندي از اين موضوعات بوده است. زيرا عملکرد اصلي اسطورهها و آيينها به وجود آوردن سمبلهايي بوده که روح انسان با کمک آنها بتواند به جلو حرکت کند و بر توهمات دائمي بشر که ميخواهند او را در همان حالت حفظ کنند، فائق آيد.