دربارۀ کتاب جزیره ی اسرار
«پارسا»، پسر نوجواني است که طي اسبابکشي به خانه جديدشان قاب عکسي را پيدا کرده و متوجه ميشود که پدر و مادرش، پدر و مادر واقعي او نيستند. او از پدرش ميخواهد تا حقيقت ماجرا را به او بگويد. او در اين روايت متوجه ميشود که پدر و مادرش جادوگر بودهاند. آنها يک سرزمين پنهاني داشتند و در آن شاه و ملکه بودند، اما خوبي و بدي هميشه ضد هم هستند، جادوگرهاي تاريکي با پدر واقعي پارسا هميشه در حال جنگ بودند و... .