در "گزارش به کمیسر"آدمها دو دستهاند. آنها که از پیش در نظم نمادین جامعه برای خودشان جایی پیدا کردهاند و آنها که از همان اول برای جذبشدن در این نظم مشکل دارند. در اینجا هم مثل هر رمان پلیسی دیگری تقابل میان نیک و بد شکلدهندهی درام اصلی داستان است. اما در شهری مدرن و در میان هیاهوی ماشینها و آدمها و تحت تصمیمات بوروکراتیک بالادستها تشخیص اینکه نیک کدام است و بد کدام برای آدمها ناممکن میشود…
حتی آدمهایی پُرتعلیق و پُرکشش نیک در برابر نیک قرار میگیرد و بد در برابر بد و بدین ترتیب تشخیص مرز باریک و ظریف میان این دو سخت و سختتر میشود.