ضرورت این تحقیق بینارشته ای به شمار میرود، زبان روایی و ساختار کلام محور درام ایران است که از بدو شکلگیریاش تمایلی بهوضوح روایتگرانه، در مقابل ماهیت نمایشگرانه درام، بروز داده است. همچنین در این کتاب کوشیده شده است که تنها تناظری یکبهیک میان مباحث روایت شناسانه و درام برقرار نشود و تفاوتهای بنیادین زبانی میان متون ادبی و رسانه درام در بهکارگیری عناصر روایی مورد تأمل و تحلیل واقع شود. همینجا باید اضافه کرد که غالب مطالعات روایت شناسی در حوزه درام به دست روایت شناسانی از حوزه ادبیات انجام گرفته است و نه حوزه درام. شاید به همین خاطر است که در مطالعات انجامگرفته بهوسیله این افراد، زبان خاص درام در روایتگری و شیوههای به کار گرفتن عناصر روایی در درام کمتر موردتوجه قرار گرفته است.