دربارۀ کتاب موش ها و آدم ها
«جورج میلتون» و «لنی اسمال» دو دوست هستند که با مهتری در آخور اسبها در اسبداریها روزگار میگذرانند. آرزوی دیرین هردویشان آن است که روزی جایی را بخرند و در آن خرگوش پرورش دهند، یعنی از بچگی از نوازش چیزهای نرم خوششان میآید و زور بازوی بسیاری دارند، ولی چندان باهوش نبودند. از همینرو دچار دردسر میشوند بهویژه هنگامی که زن پسر ارباب، «کرلی» از آنها میخواهد تا موهایش را نوازش کنند ناخواسته زن بیچاره را میکشند و از ترس میگریزند... .