دربارۀ کتاب شیطان، همیشه
بدون شک در ادبیات معاصر امریکا، کمتر نویسندهای را میتوان یافت که همانند «دونالد ری پولاک» در به تصویر کشیدن فرهنگ عامه و پیچیدگیهای آن در قالب داستان تا به این اندازه موفق باشد. سبک روایی و پر از تعلیق ری پولاک، بدیع و پر از خلاقیت است. آفرینش و خلق دلهره در شیطان، همیشه از کلیشههای همیشگی این سبک پیروی نمیکند و این همان جوهر و مایهای است که داستان را از سایر آثار جنایی ممتاز میسازد. این داستان در فاصله زمانی پس از جنگ جهانی و در اوهایو، قلب تاریک ایالتهای جنوبی دنبال میشود. ابرقهرمانی وجود ندارد و تمام شخصیتهای کتاب به یک اندازه در خط داستان پررنگ و تأثیرگذارند. درواقع قهرمان اصلی این کتاب شیطان است که افسار دیگران را در دست خود میگیرد و در قالب انسان، آنها را به نیایشگاه خود میکشاند.