دربارۀ کتاب آن سوی پنجره
این کتاب روایتگر داستان زندگی دختری است که در خانوادهای پنج نفره زندگی میکند؛ او ماجرای زندگیاش را از هنگام تولد با تمام افتوخیزهایش شرح میدهد. داستان در روزگاری پیش از این آغاز میشود و تا آنجا پیش میرود که دختر کوچک خانواده خود دارای فرزند و نوههایی میشود. در بخشهایی از کتاب میخوانید: «هرچند شاید از ته دل نبود اما دلخور شدم، رفتم تو اتاق در تنهایی پذیرای اشکهای داغم شدم. باز هم کارهایشان را از من پنهان میکنند، خودشان برایم تصمیم میگیرند، شوهر میدهند، مانع تحصیلم میشوند، چه حرفهای را باید بیاموزم، چه بگویم، رفتارم چگونه باشد، هر آنچه بگویند باید بگویم چشم، در برابر بزرگترها سر بزیر و مطیع باشم، در مقابل کوچکترها بزرگوار و فروتن، چه بزرگ باشم چه کوچک باید سکوت کنم، جواب دادن یعنی بیادبی، بیاحترامی و اما هرگز... نه، گفتن را به من نیاموختند... .