دربارۀ کتاب حسرت حرف های نگفته
«مهسا»، دختر جوانی است که در ساعت 3 عصر به تصمیمی که گرفته فکر میکند، رفتن از خانه و مستقل زندگی کردن هدف اوست. او 24 ساله است و اولین شب زندگیاش را در منزل بهترین دوستش «نگین» سپری میکند و صبح زود بیآنکه نگین را از خواب بیدار کند خانه آنها را ترک میکند و به ایستگاه اتوبوس میرود و سوار اتوبوس میشود و به مقصدی نامعلوم میرود در حالی که پول کافی به همراه ندارد و... .